سه چهار روزه دارم به شدت درباره سایتمون فکر می کنم امروز هم رفتیم با اکثر کسانی که دوست داشتیم برای همکاری جدی با سایت صحبت کردیم وتقریبا هر کسی تا یک حدی قول داد اما راستش با اینکه به کسایی گفتیم که بهشون اعتماد داشتیم اما یکمی ته دلم می لرزه و فعلا فقط به خودمون دوتا یعنی من وخانمی اعتماد دارم.ولی از طرفی هم یک چیزی را در زندگیم یاد گرفتم واون اینکه به حسم اعتماد کنم وحس من با تمام وجود به من می گه شروع کنید بقیه هم پایه خواهند شد.از یک دوست بزرگ که به من اعتماد کرد که مثل یک برادر همیشه برای من دلسوزی کرد (گرچه گاهی هم برادرانه روی اعصاب من راه رفته)وخیلی در اعتماد به نفس من در زندگی موثر بوده وکلی سیستم زندگی منو تغییر داده یاد گرفتم باید به آدم های پر تلاش عاشق اعتمادکنم همون طور که اون به من اعتماد کرد وباعث شکوفا شدن توانایی هایم شد حتی بدون لحظه ای تردید و عدم اعتماد با وجود تمام کاستی های من .همین امر باعث شد نه تنها من به خودم اعتماد کنم بلکه روز به روز بهتر پر تلاش تر ظاهر شوم.ببینید این اعتماد چقدر زندگی مرا متحو ل کرد.پس به خودم قول می دم اعتماد صاقانه مجددی به آدمای دور وبرم بکنم .مطمئنم اون آدمایی که من می شناسم روز به روز همراه تر می شن.
جنبه دیگر ساختن این سایت از روز اول این بود که این سایت باید فقط یک سایت معمولی نباشه و یک سایتی باشه که هر جوان متفکری توش وارد شد احساس کنه وارد یک سایت باشکوه شده اما امروز این تعلل در نپمن ایجاد شد که نباید خیلی آرمانی فکر کرد چون بعدا ممکنه تو ذوقمون بخوره البته باید این اول راه به ما یاد آوری می شد اما به یک چیز دیگرهم معتقدم وآن اونکه دانشمندان بزرگ اول همه چیز را در خیال داشتند بعد به مرحله عمل رسوندند البته اونها هم مرد عمل بودند اما عشق هم خیلی اونها را یاری کرد والن فقط یک چیز را مدانم وآنکه بدون هیچ تردیدی باید سعی خودمون را برای بهترین کاری که از دستمون بر می آید بکنیم .فقط یک چیزی یادمون نره خدا همیشه باهمونه خدا در هیچ تلاش درستی نبوده که همپایه بندهاش نبوده.خداجون فقط راه های درست را توی این کار جلوی پامون بذاروبه ما کمک کن تا دراین تلاش گروهی از خودمون مداومت وهمکاری نشون بدمیم.
No comments:
Post a Comment