Sunday, April 03, 2005

مدت ها گذشته

مدت ها از آخرین پوستم می گذره شاید دو ماه شایدم کمتر.این مدت من به جز یکی دوبار که خیلی حس نوشتن داشتم واقعا دیگه وقت وحسشو نداشتم.خوب سال نو شده .الان اینقدر از پنجره اتاقم درختان همه سربه فلک کشیده وزیبا وسبز شدند که دوست دارم بال دربیارم برم تو آسمونا پرواز کنم.برم از تمام شهر بگذرم واز زیبایی تمام شهر لذت ببرم.
داشتم پوستای قبلیمو می خوندم و خودمو با الان مقایسه می کردم و به این نتیجه رسیدم که چقدر من فرق کردم.چقدرجالبه اتفاقاتی که آدم بعضی لحظه ها براش له له می زنه همین فرداش به این راحتی میشینه ومی گه اتفاق افتاد تموم شد.چقدر زندگی جالب وزودگذره.هم اتفاق بدش بعد از مدتی برای آدم عادی میشه هم اتفاق خوبش.
من یک ماه پیش ذوق می زدم از اینکه درباره مجله حرف می زنم ودقیقا همین امروز خوشحالم چون تا شب قراره اونو ببرم روی اینترنت. بعد از 13 روز تلاش برای طراحی اون بالاخره روز موعود که امروز یا فرداست روز ثمره یکی از اولین تلاش های جدیمو قراره ببینم.وچقدر این لحظات واین روزها قشنگند وانرژی بخش.
خانمی می بینی بالاخره داریم به یکی از آرزوهامون با کمک دوستامون میرسیم.فقط اول کاری یک دعا می کنم
واونم اینکه اینکار تداوم داشته باشه .
*********************************************

No comments: