Monday, December 27, 2004

چیزهای تازه

چیزهای تازه
این چند روز اینقدر چیزهای تازه یادگرفتم و اینقدر جناب زندگی چیزی به من یاد داد که کم کم داره سرم سوت می کشه.تازه فهمیدم خیلی سخت گیری های پدر مادرم برای چی بوده وتازه فهمیدم که فرق من با دخترهای دیگه چیه ,تازه فهمیدم که فرق روابط اجتماعی و با خیلی از روابط نادرست چیه,تازه فهمیدم باید به چه کسانی اعتماد کنم واز چه کسانی تا جایی که میتوانم دوری کنم.البته من همه این چیزها را فقط شنیده بودم اما انگار دوست داشتم یک جور تجربه هم خودم داشته باشم.فقط این را احساس می کنم که از یک خواب زمستانی بیدار شدم.درس قدیمی که از زندگی گرفته بودم این بود که نباید غیر خودم از کسی ایراد بگیرم وسعی کرده بودم عمل کنم اما فقط فکر می کردم عمل کردم من امروز به واقع فهمیدم که خودم را نشناختم و از خودم به عنوان یک انسان صبور وگاهی اوقات منطقی احساس می کردم اما ظا هرا اصلا در مقابل خانوادهام وچیزی که خلاف میلم است صبور نیستم ودر مقابل خانواده وگاهی دوستانم خیلی تند رفتار می کنم البته مهم این است که فهمیدم وباید سعی کنم از این به بعد اشتباهات خودم را بیشتر قبول کنم ودر مقابل دیگران شنواتر عمل کنم یعنی بیشتر حرف گوش کن باشم تا دنبال توجیه ودفاع.به خودم قول میدهم از امروز بهتر شوم.امروز تصمیم گرفتم سایتم را شروع کنم.راستش را بخواهید قرار است ما یعنی من وخانمی(صمیمی ترین دوستم) یک سایت فر هنگی وهنری واجتماعی را از دو ماه پیش شروع کنیم که قرار شد طرحش را من بکشم.امروز همان طور که از پنشنبه به خودم قول داده بودم که این هفته باید دوباره یک دانشجوی فعال شوم وبه زندگی پر تلاش بعداز 6 ماه حداقل دوری به خاطر یک سری بحران های احساسی که داشتم دور افتاده بودم از درس وکار دوباره باز گشتم.امروز آغازی دوباره بود وچقدر لذت بخش وهیجان انگیز است

No comments: