اسم این شعر 8 سپتامبر است اما از نظر من اسم این شعر را باید 24 خرداد نامیدروز نو شدن وباره
دوستیمون باهم.دوستیی که من شخصا 4 سال که دارم ازش لدت می برم وخودخواهانه مطمئنم درباره خانمی گلم هم همینطوره
امروز روزی بود چون جامی لبریز
امروز روزی بود چون موجی سترگ
امروز روزی بود به پهنای زمین
امروز دریای طوفانی
مارا با بوسه ای بلند کرد
چنان بلند
که به آذرخشی لرزیدیم
وگره خورده درهم
فرودمان آورد
بی اینکه از هم جدایمان کند
امروز تنمام فراخ شد
تا لبه های جهان گسترد
وذوب شد
تک قطره ای شد
از موم یا شهاب
میان تو ومن دری تازه گشوده شد
وکسی هنوز بی چهره
آنجا در انتظار ما بود.
پابلونرودا
تقدیم به بهترین دوست گل خودم
امروز روزی بود به پهنای زمین
امروز دریای طوفانی
مارا با بوسه ای بلند کرد
چنان بلند
که به آذرخشی لرزیدیم
وگره خورده درهم
فرودمان آورد
بی اینکه از هم جدایمان کند
امروز تنمام فراخ شد
تا لبه های جهان گسترد
وذوب شد
تک قطره ای شد
از موم یا شهاب
میان تو ومن دری تازه گشوده شد
وکسی هنوز بی چهره
آنجا در انتظار ما بود.
پابلونرودا
تقدیم به بهترین دوست گل خودم
از این شعر پابلو هم خیلی حال کردم و گذاشتمش که بقیه هم بخونن
زندگی ها
چه دلنگرانی گاه
وقتی که با منی
و من پیروزتر و سرفرازتر از دیگر مردان!
زیرا نمی دانی
که در من است
پیروزی هزاران چهره ئی که نمی توانی ببینی
هزاران پا و قلبی که با من را سپرده اند
نمی دانی که من این نیستم
منی وجود ندارد
من تنها نقشی ام از آنان که با من می روند
که من قوی ترم
زیرا در خود
نه زندگی کوچک خود
بل تمامی آن زندگی ها را دارم و همچنان پیش می روم
زیرا هزاران چشم دارم
با سنگینی صخره ای فرود می آیم
زیرا هزاران دست دارم
و صدای من در ساحل تمامی سرزمین هاست
زیرا صدای آن هایی را دارم
که نتوانند سخن بگویند
نتوانستند آواز بخوانند
و امروز با دهانی نغمه سر می دهند
که تورا می بوسد
وقتی که با منی
و من پیروزتر و سرفرازتر از دیگر مردان!
زیرا نمی دانی
که در من است
پیروزی هزاران چهره ئی که نمی توانی ببینی
هزاران پا و قلبی که با من را سپرده اند
نمی دانی که من این نیستم
منی وجود ندارد
من تنها نقشی ام از آنان که با من می روند
که من قوی ترم
زیرا در خود
نه زندگی کوچک خود
بل تمامی آن زندگی ها را دارم و همچنان پیش می روم
زیرا هزاران چشم دارم
با سنگینی صخره ای فرود می آیم
زیرا هزاران دست دارم
و صدای من در ساحل تمامی سرزمین هاست
زیرا صدای آن هایی را دارم
که نتوانند سخن بگویند
نتوانستند آواز بخوانند
و امروز با دهانی نغمه سر می دهند
که تورا می بوسد
No comments:
Post a Comment